شهر من پارسوماش

مسجدسلیمان نخستین شهر صنعتی ایران

شهر من پارسوماش

مسجدسلیمان نخستین شهر صنعتی ایران

درختان وحشی(خودرو)در مناطق نیمه ییلاقی بختیاری

از جمله این درختان می توان به گردو،انگورسیاه،انجیرسیاه،بن،کلخونگ،بادام،بلوط،سیسته،اشاره نمود که به وفور یافت می شود. به اختصار جهت آشنایی عزیزان به موارد استفاده و فواید آنها می پردازم.

بادام:بادام دو گونه است:بادام شیرین ـ بادام تلخ

در اینجا منظور بادام تلخ می باشد که درختچه آن نیمه گرمسیری و بشکل دم طاوس است،این نوع بادام از دو جهت مورد استفاده قرار می گیرد،اول آنکه ان را شیرین کرده و از آن می خورند و حتی از آن روغن بادام تهیه می نمایند دوم آنکه این بادام مصرف دارویی دارد.

سیسته (ذال ذالک):درختی بلند است که خودرو می باشد میوه آن بسیار شیرین و خوشمزه بوده و بزرگی آن به اندازه دانه کنار است و درون آن دو یا چهار هسته ریز وجود دارد.

بن:درختی بلند دارد و میوه اش کوچکتر از نخود است پوسته بیرونی آن نرم و پوسته دوم آن سخت و محکم است و درون مغزه ی بن قرار دارد که درونش شبیه معز پسته است.

کلخونگ:کلخونگ نیز از خانواده بن و درخت آن شبیه بن می باشد،اما میوه کلخونگ از بن ریزتر است،و پوسته آن نیز نرم می باشد میوه ای است بسیار لذیذ که آن را با پوست می جوند و می خورند.درخت بن بر خلاف درخت کلخونگ یک محصول دیگر هم دارد و آن شیره ای است که از درخت تراوش کرده و به صورت ماده ای چسبناک گره می زند که دارای دو استفاده است.۱-استفاده طبی(درمان ذات الریه و سینه پهلو)۲- از شیره آن نوعی آدامس تهیه می کنند که به لهجه محلی (بریزه کلخونگ)گفته می شود.

کنگر: کنگر گیاهی است خاردار و گرمسیری که از دو قسمت بیرونی و درونی تشکیل شده،قسمت بیرونی آن دارای برگ های دراز و خاردار و قسمت درونی آن که در خاک است به بلنذی ۱- تا ۱۵ سانتی متر می رسد. قسمت درونی ساقه دار آن را از شاخ و برگ جدا ساخته و می خورند،بسیار شیرین و لذیذ است و گاهی با ماست از آن ماست و کنگر با سرکه ترشی کنگر درست می کنند.

بلوط:درختی بزرگ و تنومند و سایه دار با برگ های پهن سوزنی این درخت در حد فاصل میان ییلاق و گرمسیر روییده می شود و آب و هوای معتدل بر مزاج آن سازگار است. مغز بلوط که از آن کلگ درست می کنند،کلگ در درمان اسهال بسیار موثر و شفا بخش است. از دیگر محصولات وفراورده های طبیعی مناطق کوهستانی بختیاری می توان گل گاو زبان،قارچ،کرفس،چویل،تره،موسیر،و صدها فراورده خدادادی دیگر را نام برد.

اولین راه آهن ایران و خاور میانه

در زمانهای قدیم که هنوز جاده مسجدسلیمان ـ اهواز ساخته نشده بود،شرکت نفت جهت حمل و نقل اموال خود،در سال ۱۳۰۲ شمسی اقدام به تاسیس یک خط آهن از مسیر در خزینه تا مسجدسلیمان نمود.طول این خط اهن ۷۲ کیلومتر و عرض آن ۷۶۰ میلیمتر بوده است.شرکت نفت کالاهای مورد نیاز خود را از بندر ابادان به وسیله دوبه ها یا لنج از طریق رودخانه کارون به در خزینه حمل و از آنجا توسط خط آهن به مسجدسلیمان منتقل می کرد.جهت حمل و نقل خانواده یا پرسنل شرکت نفت نیز واگنهایی در این خط در نظر گرفته شد،که بوسیله آنها جابجایی افراد انجام می شد.ایستگاههای درون شهری عبارت بودند از:تمبی،مالکریم،ریل وی(ایستگاه مبدا واقع در چشمه علی)و ایستگاهای بعدی آبگاه و درخزینه بودند.با تاسیس جاده زمینی و حمل و نقل بار توسط کامیون بتدریج تاسیسات راه آهن بعلت عدم استفاده متروک و توسط شرکت نفت برچیده شد.هنوز هم با گذشت زمان آثار و بقایای ریل و پلهای بجا مانده از آن در مسیر وجود دارد.امیدوارم مسئولین شهرستان و استان جهت احیا دوباره این خط آهن و اتصال آن به راه آهن سراسری جهت آبادانی و شکوفایی مسجدسلیمان اهتمام ورزند.

 

باران خاهی در بختیاری(هل هل کوسه)

هل هله کوسه نیز یکی از نیایش های نزول باران است.مردم بختیاری جهت نیایش و التماس بدرگاه الهی،یکی از افراد ایل خود را به شکلی مضحک لباس می پوشانند تا تواضع و فروتنی آنان بیشتر و بهتر مورد قبول و لطف الهی واقع گردد.از میان مردم شخصی داوطلب می شود که کوسه بشود کوسه لباس مندرس و کهنه و نا منظمی به تن می کند و تعدادی زنگل و زنگوله (که بر گردن گوسفند می بندند)به اطراف خود می بندد و قدری پشم گوسفند نیز به سر و صورت خود می چسباند تا به شکلی مضحک در آید آن وقت عده ای از مردم که غالبا جوان هستند بدنبال او خانه به خانه می گردند آنها به هر خانه که می رسند با سرو صدای فراوان و صدای زنگ ها صاحب خانه را به دم در می کشند.افراد خانه به کوسه آب می پاشند و پس از خیس شدن هدیه و نذری می دهند.یکی از همراهان کوسه،مسئول جمع آوری نذورات و هدایا می باشد کوسه همه ی خانه ها را می گردد افراد خانه مانند خانه ی قبلی به او آب می پاشند و سپس به او هدیه می دهند و از او طلب باران می کنند،بالاخره کوسه همه ی خانه ها را می گردد و در نتیجه همه جای او خیس شده و از سرما می لرزد البته این کار در شب انجام می گیرد.وقتی مردم به کوسه آب می پاشند،همراهان او با طنابی که به کمرش بسته اند وی را به عقب می کشند تا زیاد مورد آزار و اذیت و خیس شدن قرار نگیرد،همراهان کوسه اشعاری را در حین این مراسم بر زبان می آورند. 

هل هل هلونه                     خدا بزن بارونه

هل هل کوسه جاوند             خدا بارون در وند

هل هل هلونه                     امر خدا بارونه

هل هله کوسنه خو برد         گلال خشک او برد

گندما به زیر خاکن               زتشنئی هلاکن

پس از اینکه اهالی همه خانه ها را به شیوه ای که ذکر شد گشتند به جایی امن و راحت رفته و قسمت های بعدی برنامه را انجام می دهند.هدایای داداه شده از قبیل آرد و قند و چای و خرما محاسبه و برای آن اظهار نظر می کنند.ابتدا قند و چای و خرما را می خورند سپس آرد را خمیر کرده و از آن نانی گرد و کلفت بنام <گرده>درست می کنند که برای پختنش باید زیر خاکستر داغ قرار گیرد تا خوب پخته شود.یادآور می شود که یک دانه ریگ یا هسته خرما قبلا درون خمیر پنهان می کنند تا موقع تقسیم گرده میان افراد،سهم یکی از آنها شود.آنان موقع خوردن گرده مواظب همدیگر هستند تا ببینند هسته خرما یا ریگ در دهان چه کسی پیدا می شود هسته خرما در دهان هر کس پیدا شود با شادی و شعف و سر و صدای زیاد بر روی او ریخته و او را به صورت نمادین کتک می زنند در این بین شخص مضروب مرتبا التماس و خواهش می کند که او را نزنند تا اینکه یکی از افراد به عنوان ضمانت پیش آمده و شخص کتک خورده را از زیر چنگ آنان در می آورد و تعهد می دهد تا دو روز دیگر باران خواهد بارید. با این شیوه دست از کتک زدن شخص مذکور بر داشته و آرامش در میان افراد حکمفرما می شود. بختیاری ها معتقدند که خداوند با این تواضع و فروتنی و التماس اهالی،نسبت به خواست و تقاضای آنان عنایت فرموده و باران فرو می بارد.

 

محله باغ چشمه علی

خدمتتون عارضم این حقیر چند سالی است از موطن خود مسجدسلیمان جهت اشتغال به شهر اهواز کوچ کرده و تو یه آپارتمان که با روحیات ایلیاتی من سازگار نیست ساکن شدم.طاقتم طاق شده تا این چند روز هم بگذره و تعطیلات برای تاسوعا و عاشورا برم مسجدسلیمان .دلم تنگ شده برای محله مون باغ چشمه علی با چشمه آبی که آب آشامیدنی هشتاد سال پیش کارکنان شرکت نفت را تامین می کرد،امروزه مزارع زیبای سبزیجات و تعدادی درخت را سیراب می کند و چشم انداز بدیعی را بوجود آورده است. آبی گوارا و خنک که در فصل تابستان عطش انسان را مرتفع می سازد و زمستانها با گرمای خود حیات را به انسان ارزانی می دارد.فلسفه وجودی محله باغ چشمه علی مسجدسلیمان عبارت است از وجود قدمگاه مبارک حضرت امیر المومنین علی علیه السلام که با همت اهالی محل و کمک ومساعدت ادارات شهرستان مسجدی به همین نام در این مکان بنا شده است. در محوطه حیاط این مسجد مکانهایی تعبیه شده تا مریدان حضرت جهت روشن نمودن شمع و گرفتن حاجت خود به راز و نیاز بپردازند.خوشحالم از اینکه ماحصل دلتنگیهای من بهانه ای شد تا زادگاه و یکی از محله های زیبای شهرم را هرچند به اختصار معرفی نمایم. انشااله در پستهای بعدی عکسهای زیبایی از محله باغ چشمه علی را به معرض نمایش می گذارم.  

بگذار تا بگریم(محرم)

    باز این چه شورش است که در خلق عالم است

ماه پیروزی خون بر شمشیر را به همه مسلمین بخصوص همشهریان عزیزم تسلیت عرض می نمایم.

 بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران

کز سنگ گریه خیزد روز وداع یاران

هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد

داند که سخت باشد قطع امیدواران

با ساربان بگویید احوال آب چشمم

تا بر شتر نبندد محمل به روز باران

بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت

گریان چو در قیامت چشم گناهکاران

ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد

از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران

چندین که برشمردم از ماجرای عشقت

اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران

سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل

بیرون نمی‌توان کرد الا به روزگاران

چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت

باقی نمی‌توان گفت الا به غمگساران